گرچه ازغـصّهها خـمـیدم من
شـکـر،تـا کـربـلا رسـیـدم من
رفتهای تو اگر چه،خواهر ماندپـای تو،تا به روز آخـر مـاند
توشدی کـشته،من اسیـرشدمتا به جا،مکـتبِ پـیـمـبـرمـاند
کـوفـه،در مـجـلـسِ عُــبـیـداللهخطبه خواندم چنان که،او درماند
دادم عـبـاس،مـعـجـرم رانـه!به سرِ تو قـسم که معجـر ماند گرچه ازخون وخاک رنگین شدچــادرِ یـادگــارِ مــادر مــانــد
گریه کردم ز بس،زمین تر شد
چـشـمهـایـم شـبـیــهِ مـادر شـد
گـلِزهـــرایـم وگــلاب شــدمبـعـد پــنـجــاه سـال،آب شــدم
صـبـر را مـن زِ پـا در آوردمدر فـراقـت زبس عـذاب شـدم
خیز و بنگر،خمیده چون مادرزیـرِ این بـارِبـیحـسـاب شدم
هـم نـگـهــدارِدخـتــران بـودمهــمانــیـسِغــمِ ربــابشــدم
بـدتـرین خاطـره همین بسکهواردِ مـجــلــسِ شــراب شــدم
خیزران که روی لبت میخورد!
کاشبر چشمِ زینبت میخورد!
تا رسیـدم به شهـرِشـام حسینزندگی شد بهمن حـرام حسین
هرچه میشد بهشهرشاندیدمجزکمی لطف و احترام حسین آتش و سنگ و چوب بود که ریختبه سـرِ من زِروی بـام حسین
سرِ هرکوچه چـشم آن اوباشسوی من بود عَلَیالدَّوام حسین
مجـلـسِ بـزم!یا خـرابۀ سـرد!بِدَهـم شـرحی از کـدام؟حسین
به خـدا،خارجی به ما گـفـتـند
پیـش چـشمِ تو،ناسـزا گـفـتـنـد